بزرگترين افسوس آدمي اين است که

حس مي کند مي خواهد اما نمي تواند

و به ياد مي آورد زماني را که مي توانست

اما نخواست ...

هرگاه دلت هوايم را کرد

به آسمان بنگر ..

و ستارگان را ببين که همچون دل من ؛

در هوايت مي تپند ...

اگه شدم عاشق تو ، نذار كه بي تاب بمونم

لالايي شبام تويي ، نذار كه بي خواب بمونم

دارم برات شعر مي خونم شايد به يادم بموني

فقط يه چيز ازت مي خوام هميشه عاشق بموني

سلام[گل]خوبي؟
باز هم آپيدم[چشمک]
يه سري بزن خوشحال شم بال در بيارم
[زبان]
منتظرم[بوسه]
باي تا هاي

از کودکي پرسيدند عشق چيست ؟ گفت: بازي
از نوجواني پرسيدند عشق چيست؟ گفت:رفيق
از جواني پرسيدند عشق چيست؟ گفت:پول و ثروت
از پيري پرسيدند عشق چيست؟ گفت:عمر
ازعاشقي پرسيدند عشق چيست؟ چيزي نگفت و سخت گريست[گل]

سلام مريم جان .. خوبي

نوشتت خيلي زيبا بود

ميبخشي دير شد

تازه از سفر برگشتم

منتظر نوشته هاي خوبت هستم

ممنون ميشم با كامنت خبم كني

^سلام

^{اعتياد بيماري اين قرن نيست}

^{اعتياد من به چشمان تو سر درازي دارد نمي دانم چرا ما انسانها عادت داريم حقيرانه ، نيازمند چشماني شويم كه عمقي ندارد و مي دانيم روزي بسته خواهد شد...}

^{تيك تيك ساعت فرياد مرگ ثانيه هاي زندگيم است و من..}

^{ومن هنوز چشم در راه تو مانده ام اي پرستو}

^{سفررا مختصر كن}

سلامه به گل مريم عزيز !

مرسي از اينكه به من سر زدي مطالبت عالي بود حال كردم

بازم به من سر بزن تا بوي حضورت سر مستم كنه گل مريم

بوس بوس بوس ....

قربون مهربونيات ...

ببخشيد

يادم رفت

من لينكتون كردم

شما هم منو با اسم بيچارگان روزگار لينك كنيد

ممنون

باي

مرسي كه خبر كردي

سعي كن بيشتر وبيشتر و بيشتر بنويسي

چون خوب مي نويسي

معذرت مي خوام

يكم كامپيوتر من احساساتي شد